محل تبلیغات شما

+ مهرماه صدای یک قلب پیره که به یاد جوونی هاش تند میزنه  . حتی یک آدم 20 ساله وقتی مهر میرسه احساس پیری میکنه . یواش یواش میبینی ساعت 6 بعد از ظهره اما هوا تاریکه . مهرماه تو رو باخودش به عقب میکشه . تو رو به دیدن غروب میبره. وقتی غروب رو میبنی دل تنگ میشی . دل تنگ روزهایی میشی که با ذوق جلوی تلویزیون می‌نشستی و کارتون میدیدی . اما حالا

+ هرچند باد صبا سعی کرد منو به اشتباه بندازه اما نمیشد اشتباه کنم! امسال 24 مهر دوباره چهارشنبه بود و من جایی بودم که بهتر از اونجا جایی نبود (برای من!)

+ و یاد دوستی که خیلی سعی کرد تو وجود دوستان و عزیزانش شمعی روشن کنه و خودش مثل شمعی که.

حالا من توی اون مسیر بهشتی بودم و سعی میکردم برای خودم شمعی پیدا کنم

+ هرکسی دوتا شمع لازم داره. یک شمع درون و یک شمع بیرون. شمع بیرونی شمعی که تو تاریکی راهو به آدم نشون میده . و یک شمع درونی باید قلبمون رو بسوزونه و بی قرارمون کنه تا حرکت کنیم. با قلبمون حرکت کنیم

+ جواب من و تو به خدا چه خواهد بود زمانیکه از ما بپرسه

"چه آوردی بنده ی من و مقرب درگاه من؟؟"

"تو روح خدایی داری پس اعمالت هم باید خدایی باشد"

این گفته ی خداست

خوشا به حال کسی که با شنیدن این جمله عرق شرم به صورتش ننشیند»

 

گر جان دهم به یک نگهت، سود با من است

من یک کاتولیک هستم

مهر، پاییز، چهارشنبه و کلی حس ناشناخته....

تو ,یک ,شمع ,رو ,شمعی ,سعی ,من و ,یک شمع ,سعی کرد ,تو رو ,دل تنگ

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها